Web Analytics Made Easy - Statcounter

کیهان نوشت: روزنامه اطلاعات در تحلیلی عجیب، به جای مذمت اقدامات سران فتنه، از آن‌ها تمجید کرد و نوشت آیا زمان تغییر در رویکرد دفعی و حذفی در نظام فرا نرسیده است؟

روزنامه اطلاعات اخیراً یادداشتی را به قلم همسر عطاءالله مهاجرانی منتشر کرد. مهاجرانی که چند سال قبل از فتنه ۸۸ به همراه همسرش به لندن رفته بود، در ماجرای آن فتنه جوگیر شده و به همراه عناصری، چون عبدالکریم، عبدالعلی بازرگان، اکبر گنجی و برادر همسر خود (محسن کدیور)، گروهی موسوم به «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» راه‌اندازی کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما به موازات شکست فتنه سبز، آن اتاق فکر کذایی نیز از هم پاشید.

حالا همسر مهاجرانی در روزنامه اطلاعات به گونه‌شناسی اپوزیسیون پرداخته و پس از بررسی سوابق «سازمان مجاهدین» (سازمان تروریستی منافقین) و همچنین گروه هفت نفره همراه رضا پهلوی که در اغتشاشات چند ماه قبل نقش‌آفرین بودند، می‌نویسد: «در هفته‌های اخیر در داخل کشور نیز تلاش‌هایی در حمایت از معترضین و ناراضیان صورت گرفت که البته حسابشان را باید از موارد فوق که قبلا از آن‌ها با عنوان چلبی‌های قلابی یاد کرده‌ام، کاملا جدا دانست. چهره‌هایی که نوعا حامی تمامیت ارضی کشورند و با تحریم و تجاوز به کشور مخالف. مواردی، چون اظهارات، خطبه‌های نماز جمعه و توییت‌های مولوی عبدالعزیز، امام جمعه اهل سنت زاهدان که بعضا بسیار متفاوت با گفته‌های سابقش است؛ اظهارات برخی زندانیان سیاسی همچون بهاره هدایت، نرگس محمدی و نسرین ستوده مبنی بر خواست گذار از نظام جمهوری اسلامی؛ بیانیه منتشره توسط میرحسین موسوی مبنی بر ضرورت عبور و گذار از نظام و نیاز به تحول بنیادین و تغییر نظم موجود، عدول از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» و ناامیدی از روند اصلاحی در چارچوب ساختار موجود و پیشنهاد «برگزاری همه‌پرسی برای تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید»، «تشکیل مجلس موسسان» و «همه‌پرسی درباره متن قانون اساسی مصوب جدید»

برای نجات ایران، ضمن اشاره به ابهام در این پیشنهادها؛ بیانیه هفت چهره زندانی در حمایت از پیشنهاد‌های سه گانه موسوی و تاکید بر ضرورت تحول بنیادین برای گذار مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز به ساختار کاملا دموکراتیک و ایرانی توسعه‌یافته. این افراد با توجه به حضور طیف‌هایی شریف از منتقدین و مخالفان و داخل کشور بودن، امکان جذب طیف‌های بیشتری از ناراضیان را دارد. هر چند وجه مشترک همه این اقدامات و اظهارات، عدم ارائه راهکار و راه حل عملی برای اجرای خواست‌ها و برنامه‌های پیشنهادی خود بوده است.
حال با توجه به تغییرات اپوزیسیون در خارج و داخل، جای آن دارد این سؤال از برخی از دست‌اندرکاران نظام پرسیده شود که آیا زمان تغییر در نوع رویکرد و عملکرد دفعی و حذفی شما فرا نرسیده است؟ یا قرار است اقدامی که ۴۴ سال اپوزیسیون در انجام آن موفق نبوده، با بی درایتی افرادی که ناتوانی‌شان در اداره امور مبرهن است و اقداماتشان در بسیاری موارد در تعارض جدی با آرمان‌های انقلاب ۵۷ بوده است، رخ دهد؟

در پایان، با تاکید بر اینکه قدر سرمایه‌های ملی کشور را تا دیرتر نشده است، بدانیم؛ به جد بر این باورم که بیانیه سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق و رویکرد اصلاح گرانه اش، کاملا واقعگرایانه و حلال بسیاری از مشکلات جاری کشور است».

انتشار این متن از سوی روزنامه اطلاعات در حالی است که متولیان این روزنامه به روشنی می‌دانند فتنه‌ای را که موسوی و خاتمی در سال ۱۳۸۸ سردمدار آن بودند، اصل جمهوری اسلامی را نشانه رفته بود و در شعار‌های اغتشاشگران هم مورد تأکید قرار داشت (انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است). بدتر این که این‌دو، هماهنگ با نقشه آمریکایی- انگلیسی و صهیونیستی، مبنای آشوب‌افکنی را دروغ مسلم «تقلب در انتخابات» قرار داده بودند و به مبنای همین بازی در نقشه سرویس‌های جاسوسی غربی، به واسطه تحریک هشت ماهه به آشوب خیابانی، ماجرا را از ادعای اعتراض به تقلب انتخاباتی (!) به حذف جمهوری اسلامی، توهین به حضرت امام (ره) و ولایت‌فقیه، شعار به نفع رژیم صهیونیستی در روز قدس و حرمت‌شکنی روز عاشورا گسترش دادند؛ بنابراین با وجود این کارنامه خیانت‌بار، عجیب است که روزنامه اطلاعات به قلم همسر یک فعال فتنه ۸۸، دست‌اندرکاران نظام را به دفع و حذف متهم می‌کند و حال آن که اگر انصاف و حریت در کار بود، باید موسوی و خاتمی به خاطر عملکرد خیانت‌بار گذشته و همراهی‌های اخیر با گروهک‌های تروریست که تجزیه‌طلب، مورد سرزنش قرار می‌گرفتند و نه مسئولان نظام.

در اغتشاشات اخیر در حالی که سرویس‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس همه مزدوران خود و رسانه‌های وابسته را به صف کرده و دستور جنایت، شرارت، ترور و حتی اقدامات تجزیه‌طلبانه را صادر کرده بودند، خاتمی و موسوی و برخی افراطیون مدعی اصلاحات، اغتشاشگران اجاره‌ای را معترض جا زده و خواستار مدارا با آن‌ها شدند. ضمن این که خاتمی به اعتبار سوء عملکرد دولت ائتلافی روحانی، متهم اصلی در فریب انتخاباتی مردم و نارضایتی بعدی مردم از شرایط اقتصادی است.

نکته قابل تأمل این که مواضع چند ماه اخیر خاتمی و موسوی، کاملاً مورد استقبال و بازتاب رسانه‌های بدنامی، چون رادیو فردا، بی‌بی‌سی، صدای آمریکا و... قرار داشته و حاکی از پر کردن خانه‌های جدول دشمن توسط این دو عنصر فتنه‌گر حکایت می‌کند. بدین‌ترتیب باید از روزنامه اطلاعات سؤال کرد موسوی و خاتمی در حمایت از اغتشاشات، ادعای انحراف انقلاب و عزاداری به جای شادمانی

۲۲ بهمن (ادعای خاتمی)، تردید و تشکیک در حقانیت و سلامت مکتب جمهوری اسلامی، معترض مدنی جازدن تروریست‌ها و اشرار اجاره‌ای دشمن و... چه تفاوتی با فسیل‌های سلطنت‌طلب و سازمان منافقین و کومله و... دارند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اصلاحات ساختاری اعتراضات روزنامه اطلاعات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۰۳۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد

 عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 35 سال قبل در 9 اردیبهشت 1368 خورشیدی یکی از بحث‌انگیزترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران درگذشت: احسان طبری، تئوریسین برجستۀ حزب توده و مهم ترین نظریه‌پرداز مارکسیسم در ایران که در زندان جمهوری اسلامی از مارکسیسم برید و دربارۀ اسلام نوشت. حتی پس از آزادی از زندان.

    چون فضای سیاسی متأثر از برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری بود و بعد هم بیماری امام خمینی و سپس درگذشت ایشان و موضوع جانشینی و چندان مجال پرداختن به طبری فراهم نیامد حال آن که اگر این اتفاق چندی بعدتر رخ می‌داد درباره او بسیار بیشتر گفته و نوشته می‌شد. هر چند در آن زمان برخی مجلات روشن‌فکری از یاد او فرونکاستند زیرا  تنها وجه سیاسی نداشت.

    برخی از هم حزبی های او اعلام ترک مارکسیسم و ترجیح و گرویدن به اسلام را ناشی از این می‌دانند که اهل مقاومت نبود و بعضی هم به این سبب که همین که ایران از متحد آمریکا به دشمن آن بدل شده بود ولو با اسلامیت انقلاب 57 که نسبتی با ماتریالیسم و مارکسیسم نداشت برای او مطلوب بود و اسلام انقلابی را از این منظر پذیرفت. کما این که وقتی هنوز مارکسیست بودند ابایی نداشتند در انتحابات خبرگان قانون اساسی از حجت‌الاسلام یونس موسوی در کرمانشاه حمایت و تصریح کنند: کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران ضمنا اعلام می‌دارد: در هر نقطه‌ای که آیت‌الله صادق خلخالی نامزد باشند به ایشان رأی خواهند داد. (9 مرداد 1358، هفته نامۀ مردم)
 
    دکتر انور خامه‌ای از گروه 53 نفر (اولین تشکل مروج کمونیسم در ایران در زمان رضاشاه) درباره طبری گفته بود: «او  آدمی بی‌کینه بود ولی مهم‌ترین صفت او این بود که قدرت مقاومت او کم بود. چندان که در جوانی و بعد از دستگیری با دیگر اعضای ۵۳ نفر در همان اولین جلسات دادگاه همه اطلاعات خود را با توضیحات مفصل نوشت. بعدها هم مثل یک چوب تربه هر صورتی که خواستند درآمد. آدمی با معلومات بسیار و ارزش بالای فکری و ادبی  اما از حیث ایمان به راه و روش و استحکام ضعیف.» - [مجلۀ آدینه مرداد 68]

  در این موضوع اما کسی تردید ندارد که احسان طبری نابغه‌ای بود که اگر عمر خود را پای حزب توده نمی‌گذاشت و ۳۰ سال (از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷) خارج از ایران به سر نمی‌برد یا در غرب روزگار می‌گذراند جایگاه علمی یا ادبی یا دانشگاهی بسیار بالاتری کسب می‌کرد در حالی که در اتحاد شوروی هم در عالی‌ترین سطح با آکادمی علوم همکاری داشت اما به هر حال عنصری سیاسی و ایدیولوژیک به حساب می‌آمد.

   ترور شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و اعلام انحلال و غیر قانونی بودن حزب توده چاره‌ای جز مخفی شدن و سپس فرار پیش پای سران حزب توده و از جمله احسان طبری نگذاشت هرچند که برخی از سران حزب که به زندان افتادند نیز موفق به فرار شدند و موضوع مستند «فرار از قصر» که به تازگی ساخته و ارکان شده همین است.

   در دوران رضاشاه احسان طبری مانند دیگر اعضای گروه ۵۳ نفر به زندان افتاد و در پی شهریور 1320 فضا تغییر کرد آن قدر که در شرکت نفت انگلیس استخدام شد و برای نشریه اخبار روز مطلب ترجمه می کرد و از این حیث می توان طبری را یکی از برجسته ترین روزنامه نگاران ایران هم دانست. اگرچه بعد از شرکت نفت روزنامه نگاری او تنها در چارچوب حزب بود و در این باره دو نظر وجود دارد: یکی قایل به روزنامه نگاری حزبی به عنوانی یک ژانر در ژورنالیسم است و دیگر این دیدگاه که روزنامه نگار باید به دنبال واقعیت و کشف حقیقت و توصیف روایت باشد و با نگاه حزبی نمی توان و این دیگر تبلیغ است و روزنامه نگاری مستقل نیست.

     کار در شرکت نفت انگلیس با انتقاد دوستان و هم حزبی ها مواجه شد و چون اعلام کرد تنها به قصد امرار معاش و تامین زندگی است از او خواستند در خبرگزاری تاس مشغول شود و از این پس رسما حقوق بگیر حزب شد تا ماجرای ترور در سال ۱۳۲۷ هر چند کمی  قبل از آن هم تشکیلات حزب توده در شمال متلاشی شده بود.

   به شمال اشاره شد. بدنیست بدانیم مازندرانی بود و پدرش شیخ حسین طبری معمم و وکیل دادگستری و در متن ادعا نامه مدعی  العموم درباره ۵۳ نفر درباره شماره ۲۷ چنین آمده بود: «احسان الله طبری فرزند حسین. اهل ساری، مقیم تهران، خیابان عین الدوله، ۲۱ ساله، محصل دانشکده حقوق. در خانه او اوراق کمونیستی کشف شده و آنها را ترجمه کرده است. نظر به اقاریر و اعترافات صریح تردیدی در ارتکاب متهم به قیام علیه امنیت و استقلال کشور وجود ندارد و طبق ماده یک قانون سابق الذکر ( قیام علیه امنیت ملی) صدور حکم مجازات مشارالیه مورد تقاضاست.»

  دستگیری او روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۱۶ صورت پذیرفت و دادگاه او اندک زمانی بعدتر تشکیل و به سه سال و نیم حبس محکوم شد و اگر رضاشاه برکنار و تبعید نشده بود هم البته باز آزاد می شد منتها در این صورت فضای سیاسی دیگر مساعد نبود حال آن که طی ۵ سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ فضا برای فعالیت حزب توده و ترویج مارکسیسم بسیار مساعد شده بود.

  انورخامه ای از دیگر اعضای ۵۳ نفر درباره هوش و نبوغ و قدرت یادگیری احسان طبری گفته بود: «در زندان با یک یهودی آشنا شد که مهاجر فراری بود که پدرش از شوروی اخراج شده به ترکیه رفته بود و از آنجا به فلسطین تبعید شد و در مرز انگلیسی ها به ایران تحویل داده بودند و تا ۱۳۲۰ در زندان بود و سلول او درست مقابل احسان طبری قرار داشت. با هم قرار گذاشتند او به طبری ترکی استانبولی بیاموزد و طبری هم به او فارسی. تنها دو ماه بعد طبری که از زندان آزاد شد خواندن و نوشتن ترکی استانبولی را به خوبی فراگرفته بود در حالی که ‌آن یهودی همچنان تنها چند کلمه فارسی یاد گرفته بود!»

   بالاترین استعداد احسان طبری در زبان آموزی بود تا جایی که گفته شده به ۱۰ زبان مسلط یا دست کم با آنها در حد خواندن آشنا بود چندان که می توانست به جز فارسی، انگلیسی و عربی و فرانسه و آلمانی را بخواند و نیز روسی و ترکی و لاتین و اوستایی و پهلوی را!

  چنین استعداد و نبوغی به شوروی رفت و در مدرسه عالی حزب در مسکو تاریخ خواند و از فلسفه هم غافل نبود و عنوان پایان نامه او فلسفه ابن سینا بود. ۱۰ سالی در مسکو بود و بعد از بهبود روابط شاه با شوروی از طبری خواستند به لایپزیک آلمان شرقی برود.

  در دوران دولت ملی مصدق و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نیز انقلاب ۵۷ در ایران نبود و بعد از پیروزی انقلاب و در پی ۳۰ سال به ایران برگشت و ترجیح داد به امور فرهنگی و انتشاراتی و مطبوعاتی حزب توده برسد و مانند نورالدین کیانوری زیاد در چشم رسانه ها نباشد.

  با این حال در تابستان ۱۳۵۸ کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شد که نام رسمی آن مجلس بررسی نهایی  پیش نویس قانون اساسی شد. حضور سران حزب توده و روشنفکران سکولار در آن انتخابات سبب شد روحانیت و حزب جمهوری اسلامی و نیروهای ملی مذهبی ائتلاف کنند و همان فهرست ۱۰ نفره برنده شد: آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله منتظری، دکتر بهشتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، دکتر گلزاده غفوری، ابوالحسن بنی‌صدر، مهندس عزت‌الله سحابی، شیبانی، علی‌محمد عرب و منیره گرجی. ائتلافی که تنها در مخالفت با سکولارها و توده ای ها و مجاهدین خلق متحد بودند و بعد بین خودشان اختلاف فراوان افتاد.



  حضور کارگر گمنامی به نام علی محمد عرب در لیست ائتلاف حزب جمهوری اسلامی باعث شد او یک میلیون و ۳۰۵ هزار و ۱۲۶ رای بیاورد و نفر دهم شود در حالی که روشن فکر مشهوری چون دکتر علی اصغر حاج سید جوادی یک میلیون رای کمترآورد: ۲۹۸ هزار و ۳۶۰ رای (چند صد رای بیشتر از مسعود رجوی که نفر دوازدهم شد).



  در این فضا احسان طبری هم ۴۷ هزار و 225 رأی آورد که نشان می داد وزن اجتماعی حزب بوده در فضای بعد از انقلاب چقدر است و جالب این که از خود نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده بیشتر چون او ۳۲ هزار و ۶۲۷ رای آورده بود و این نشان می‌داد رأی به طبری تنها سیاسی نبوده و به خاطر شخصیت علمی و ادبی او هم بوده است.

  با این که حزب توده خود را با انقلاب همراه و موافق نشان می داد و از حذف لیبرال‌ها و جهت گیری ضد آمریکایی آن خرسند بود اما در همان اوایل دهه ۶۰ سراغ آنان هم رفتند و غالب رهبران تن به اعتراف دادند و معدودی چون هوشنگ ابتهاج (سایه) بعد یک سال به خاطر اشتهار ادبی بی اعتراف و برنامه تلویزیونی آزاد شدند. بقیه چند سال در زندان بودند و بعد به خانه های امن انتقال یافتند هر چند در مواردی با حکم اعدام هم روبه رو شدند چندان که تکان دهنده ترین بخش مستند «فرار از زندان» اعدام یک نفر ده ها سال بعد از فرار مشهور و در همان دهه ۶۰ است.

  شهرت اصلی احسان طبری مغز متفکر مارکسیسم و حزب توده در ایران بود اما وقتی به سهولت همه خطاها را پذیرفته و در زندان کتاب «کژراهه» ‌را نوشت مثل بقیه به او جاسوس و خائن گفته نمی شد. نه توده ای‌ها و نه جمهوری اسلامی و از این نظر موقعیت متفاوتی داشت.

فردای روزی که در بیمارستان «تهران» درگذشت هم روزنامه کیهان در شمارۀ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۸ در خبری که البته به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی تنظیم شده بود او را تنها با همان نام و نام خانوادگی معرفی کرد و اشاره ای به آن همه پیشینه حزبی و سیاسی و فرهنگی و علمی نکردند و تنها نوشتند احسان طبری درگذشت.

      رییس بعدی کیهان - حسین شریعتمداری- اما که ساعت‌ها در زندان با او گفت‌و‌گو کرده بود سال ها بعد درباره او گفت:

    «حضرت امام خیلی پی‌گیر وضعیت احسان بود و ان‌شاء الله خدا بیامرزدش . وقتی که از مارکسیسم برگشت و خبر به امام رسید حضرت امام فرمودند آزاد شود. احسان هیچ نیاز نداشت وانمود کند از مارکسیسم برگشته و مسلمان شده چون در جرایم خاص حزب توده دخالتی نداشت و اگر هم فرض کنیم قصد تظاهر داشت تظاهر هم حدی دارد نه این که یک دفعه مارکسیسم را از بنیان تکان دهد. به مجرد پخش سخنان او از تلویزیون ایران همه کُپ کردند و رادیو بلگراد گفت به خاطر تزریق آمپول است و باور نمی کردند. چون این احسان بود که سخن می گفت. کسی که تمام کتاب های خود را مخدوش اعلام کرد و کژراهه را نوشت و مبانی مارکسیسم را زیر سوال برد در حالی که می توانست این کارها را نکند و بعد از آزادی دیگر ننویسد. به خاطر همین با خیال راحت می گویم  مرحوم احسان طبری خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»

   کافی است به یاد آوریم آقای حسین شریعتمداری درباره برخی از برجسته‌ترین صاحب منصبان نظام جمهوری اسلامی در گذشته و حتی روحانیون بلندمرتبه هم به تصریح یا تلویح از تعبیر «خیانت» استفاده می‌کند ولی درباره احسان طبری برجسته ترین تئوریسین مارکسیسم در ایران می گوید «خدمت بزرگی به نظام اسلامی کرد.»

    از این رو شاید اگر حسین شریعتمداری چند سال قبل رییس کیهان شده بود درباره تئوریسین برجسته و سابق مارکسیسم و مغز متفکر حزب توده و عضو ارشد آکادمی علوم اتحاد شوروی این تیتر را بر صفحه اول روزنامه می نشاند: «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی درگذشت.»

  آقای شریعتمداری البته به عنوان روزنامه نگار طرف گفت‌و‌گو با احسان طبری نبود. از این رو بی‌مناسبت نیست توصیف دو نفر دیگر را هم بیاوریم. یکی محمود اعتماد‌زاده (به آذین) که خود در موج اولیه دستگیری سران حزب توده در سال 63 به زندان افتاد و نوشت: ««پیر و شکسته شده و دست راستش بر اثر سکته رخوتی دارد. زبانش کمی کند است و گوشش سنگین و در آن بیرون نیز همسرش آذرخانم با سرطان می‌جنگد! خبر رسید که همسرِ طبری درگذشته است. پیرمردِ تنها، گاه بی مقدمه و بی صدا اشک می‌ریزد».

   یکی از معدود روزنامه نگاران مشهور غربی که موفق به دیدار با احسان طبری شد خانم لورانس دئونا روزنامه‌نگار سوییسی بود که در همان سال ۱۳۶۳در زندان قصر با او ملاقات کرد و در کتابی با همین عنوان خاطرات ملاقات با طبری در زندان که 4 سال بعد منتشر شد نوشت:

   «سرانجام معجزه روی داد در مقابل من درهای زندان باز و بسته می‌شوند. طبری آنجاست. مبهوت از نور فلاش‌ها، سراپا ایستاده خمیده، لاغر، با پوست مرطوب و براق، شکسته‌تر از سن و سالش. اگرچه گفت‌و‌گو چند دقیقه بیش به طول نینجامید اما من هرگز فراموش نمی‌کنم که یک متفکر کمونیست به شما بگوید آری خانم! این طور است من پذیرفته‌ ام. من ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی اسلام را پذیرفته‌ام...»

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: زائری: 40 سال قبل قرار بود احسان طبری و آریانپور بیایند و در دانشکده الهیات مارکسیسم را تدریس کنند و اکنون در چهلمین سالگرد انقلاب من از روضه‌خوانی و منبر امام حسین منع می‌شوم!/ گفته بودم حجاب اجباری در دین نیامده نامه احسان طبری از زندان به دکتر سروش: "همسانی عقیدتی میان ما (البته از سمت من) نزدیک به حصول است"

دیگر خبرها

  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • وایرال شدن عکسی از جمیله علم‌الهدی در خارج از کشور
  • انتقاد یک مقام سابق از عروسی مجلل دختر شمخانی
  • اطلاعات و تصاویر تلویزیون قطر از حمله ایران به اسرائیل
  • کیهان: ما محترمانه حجاب سر زنان می کنیم اما رضا شاه با ضرب و شتم حجابشان را برمی داشت
  • احسان طبری؛ تئوریسین برجسته چگونه از مارکسیسم برگشت و «خدمت‌گزار بزرگ نظام اسلامی» شد
  • حمله قلبی به دو هوادار تراکتور به خاطر استرس شدید
  • گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!
  • افزایش تقاضای خرید تسلیحات ایرانی پس از حمله به اسرائیل
  • هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان